آیا حافظه شما در طول همه گیری بدتر شده است؟ داده ها چنین می گویند

محدوده فعالیت های ما بسیار محدود شده است – جلسات آنلاین، پیاده روی، تلویزیون و وعده غذایی بعدی در خانه. روزها، هفته ها، ماه ها درهم ادغام شده اند. چهارشنبه گذشته بسیار شبیه به دوشنبه قبلی است و بسیار سخت است که بدانید حتی در چه ماهی ممکن است در یک پارک خاص قدم زده باشید چه برسد به اینکه روز دقیق آنرا بخاطر بیاورید

آیا حافظه شما در طول همه گیری بدتر شده است؟ داده ها چنین می گویند

در نوامبر 202 مقاله ای نوشتم که در آن گفته بودم به نظر می رسد در طول همه گیری کوید-19 فراموشکارتر شده ایم. نقطه شروع من در این مورد، روایت هایی از گفته های افرادی بود که به دست من می رسید و گفته می شد که آنها در طول قرنطینه ناشی از همه گیری دچار فراموشی بیشتری شده اند.  

در آن مقاله از گفتگوهایم با پژوهشگر حافظه کاترین لاودی، استاد علوم عصبی-شناختی در دانشگاه وست مینستر صحبت کردم. ما عوامل مختلفی را که می توانند در بروز این پدیده اثر گذار باشند مورد بحث و بررسی قرار دادیم، اما در آن موقع هیچ داده ای وجود نداشت که بر اساس آن بتوان حدس زد که وسعت این فراموشی ناشی از قرنطینه تا چه حدودی بوده است. 

اکنون به لطف کاترین داده هایی در اختیار داریم. در حال حاضر، او در حال آماده سازی آنها برای انتشار در یک تحقیق دانشگاهی است، اما در برنامه روانشناسی که من در کانال چهار رادیو بی بی سی اجرا می کنم خلاصه ای از نتایج بدست آمده را به من نشان داد.

لاودی در تحقیقات خود از پرسشنامه ای درباره حافظه روزمره استفاده کرده است که در آن از پاسخ دهندگان می خواهد تا به طور ذهنی عملکرد برخی جنبه های حافظه خود را در این اواخر درجه بندی کنند. سوالاتی از پسش شوندگان پرسیده می شد از این قبیل بودند:

آیا اتفاق افتاد که چیز مهمی را فراموش کرده باشید به دیگران بگویید؟

آیا شروع به خواندن چیزی کردید که بعدا متوجه شوید قبلاً آن را خوانده اید؟

 در این تحقیق برای بررسی حافظه افراد در دوران کووید، از کسانی که مورد پرسش قرارگرفته بودند در مورد هر کدام از سوالات پرسشنامه سوال می شد که آیا آنها احساس می کنند که حافظه آنها در دوران همه گیری بهبود یافته است؟ در طول همه گیری تغییری نکرده؟ و یا بدتر شده است؟ و به نظر می رسد که داده ها روایت های ناشی از بدتر شدن حافظه را تایید می کنند.

در حالی که تعداد کمی افراد خوش شانس اظهار می کردند حافظه آنها بهبود یافته است، 80٪ درصد شرکت کنندگان گفتند که حداقل یک جنبه از حافظه آنها بدتر شده است، درصد بالای قابل توجهی که معمولاً  در تحقیق ها انتظار می رود شاهد آن باشیم.

این نکته را هم بگوییم که برخی از این شرکت کنندگان به فراخوانی در رسانه های اجتماعی پاسخ داده بودند تا پرسشنامه ای در مورد مشکلات حافظه در طول همه گیری را پر کنند. به عبارت دیگر آنها به لحاظ آماری نمونه ای خود-انتخابی تلقی می شدند که ممکن است دقیقا به دلیل همین مشکل حافظه در نظرخواهی شرکت کرده باشند. اما همه شرکت کنندگان در نظرخواهی به این روش انتخاب و مورد پرسش قرار نگرفته بودند و نتایج بدست آمده بدون توجه به اینکه افراد به چه نحوی وارد گروه نمونه نظرخواهی شده و مورد نظر خواهی قرار گرفتند مشابه است.

تحقیقات نشان می دهد که همه گیری درک ما از زمان را کاملاً تغییر داده است (مرجع: کلادیو زاهاریا/گتی ایماژ)

رایج ترین تغییر در حافظه، فراموش کردن زمان وقوع یک رویداد یا حادثه بود که 55٪ درصد افراد می گفتند برای آنها اتفاق می افتد. این نشان می دهد که همه گیری بر ادراک ما از زمان تأثیر گذاشته است، که واقعا تعجب آور است. هنگامی که من نوشته های مربوط به ادراک زمان را در کتابم «زمان تحریف شده»(1)  بررسی می کردم برایم مشخص شد که برخی از خاطرات با چیزی که به آن «مُهر- زمان» گفته می شود همراه است. وقتی خاطره ای متمایز، زنده و شخصی باشد و به قصه ای تبدیل شود که ما بارها آن را بازگو کرده ایم، می توانیم آن خاطره را دقیقاً در جدول زمانی زندگی خود مشخص و پیدا کنیم. 

اما بیشتر رویدادهای زندگی ما اینگونه نیستند و بنابراین ما تلاش می کنیم آنها را دقیقاً در زمان وقوع شان قرار دهیم. این موضوع به ویژه در بسیاری از جنبه های زندگی در دوران همه گیری صادق بوده است. بی گمان و یا به احتمال زیاد زمانی را که برای اولین بار شنیدید که وارد قرنطینه اجباری می شویم و یا زمانی را که اولین واکسیناسیون را انجام دادید به خاطر می آورید. اما احتمالا در بیش از یک سال اخیر، موارد زیادی مشابه آنها که واضح و متمایز و جالب بنمایند، برایتان اتفاق نیفتاده است.

رایج ترین مشکل بعدی که افراد در مورد بدتر شدن حافظه شان اظهار می کردند این بود که می گفتند گاهی کلمه مناسب برای بکار بردن در یک جمله را پیدا نمی کنند

دامنه فعالیت های ما بسیار محدود و در جلسات آنلاین، پیاده روی، تلویزیون و بالاخره وعده غذایی دیگری در خانه خلاصه شده است. روزها، هفته ها و ماه ها درهم ادغام شده اند. چهارشنبه گذشته بسیار شبیه به دوشنبه قبلی است و بسیار سخت است که بدانید حتی در چه ماهی ممکن است در یک پارک خاص قدم زده باشید چه برسد به اینکه روز دقیق آنرا هم بخاطر بیاورید.

دومین مشکل رواج یافته در دوران همه‌گیری که توجه مرا بخود جلب کرد مشکلی بود که مردم می گفتند که بعضی وقت ها کلمه مناسب برای بکار بردن در یک جمله را پیدا نمی کنند. این پدیده در روانشناسی به عنوان “پدیده نوک زبان” شناخته می شود. همه ما گاهی اوقات آن را تجربه کرده ایم و اغلب درباره نام ها این اتفاق می افتد. (معمولاً اسم کسی با تاخیر یادمان می آید؛ “اوه بله ، او تام نام دارد!”)

این واقعیت که مردم انجام کارها را فراموش می کنند ممکن است به دلیل عدم وجود نشانه و سرنخ در محیط بلافصل ما باشد (مرجع: لوئیس آلوارز/گتی ایماژ)

اینکه چرا از یاد بردن کلمات باید در طول محدودیت های کووید-19 افزایش پیدا کند مشخص نیست، اما می توان آن را به این ترتیب توضیح داد که بسیاری از ما از خانه و به تنهایی کار می کنیم و حتی اگر در محل کار حضور پیدا کرده باشیم، آنجا هم از یکدیگر فاصله گرفته ایم. بنابراین در یکسال و اندی گذشته فرصت کمتری برای گفتگوی حضوری با دیگران پیدا کرده ایم. ما به میزان زیادی از تعاملات اجتماعی منفصل گشته ایم.

یکی دیگراز مشکلات شیوع پیدا کرده مربوط به حافظه، که اینک با داده های جدید آشکار می شود، فراموش کردن چیزهایی است که به شما گفته شده یا فراموش کردن انجام کارهایی است که قبلا گفته اید انجام خواهید داد ولی انجام نداده اید. محتمل ترین توضیح برای این امر عدم وجود نشانه ها و‌سرنخ ها در محیط بلافصل فرد است.  برخی از ما به جای تردد به محل کار، تحرک و جابجایی در دفتر کار، رفتن به جاهای دیگر برای جلسات و برخورد مداوم با افراد، عمدتا در یک اتاق در خانه محبوس شده ایم و برای شرکت در جلسات بی پایان آنلاین فقط به صفحه مانیتور خیره مانده ایم. در زمان های قبل که مردم بیشتر بیرون می رفتند، از کنار اتاقی که قبلا در آن در جلسه خاصی شرکت کرده بودند رد می شدند و یا شخصی را می دیدند که از جلوی میز شان عبور می کند، سرنخ هایی خلق می شدند که به آنها یادآوری می کرد که بله، ما باید برای جلسه بعدی یا فردا گزارشی تهیه کنیم، تولد فلان دوست نزدیک است و چیزهای دیگری که بخاطر اینگونه سرنخ ها بخاطرمان می آمد.

افرادی که از ساختمان محل کار خارج می شدند، به این طرف و آن طرف می رفتند، وارد ساختمان های مختلف می شدند ویا می توانستند از اتاقی به اتاق دیگری بروند، مشکلات حافظه کمتری در نظر سنجی گزارش کردند

 

قابل توجه است که بسیاری از خاطرات متمایز ما، چه آنهایی که با «مُهر- زمان» مشخص می شوند و چه آنهایی که ما تمایل داریم به خاطر بسپاریم، شامل رویدادهایی هستند که در خارج از خانه رخ می دهند. این موضوع ممکن است با این فرضیه مطابقت داشته باشد که وقتی در خارج از خانه هستیم، هیپوکامپ مغز ما احتمالاً در تلاش برای اطمینان از اینکه هروقت بخواهیم می توانیم راه بازگشت خود به خانه را پیدا کنیم فعال تر عمل می کند. و برعکس اگر زندگی ما محدودتر شود، احتمالاً فعالیت در این قسمت از مغز که برای بخاطر سپردن شرح حال شخصی (حافظه اتوبیوگرافیک) بسیار مهم است کاهش می یابد.

یکی از نتیجه گیری های این تحقیق جدید در مورد حافظه در زمان قرنطینه این است که یکی از بزرگترین عوامل پیش بینی کننده عملکرد خوب حافظه در دوران قرنطینه، میزان تحرک روزانه افراد است. افرادی که از ساختمان خارج می شدند و وارد ساختمان های مختلف می شدند یا می توانستند از اتاقی به اتاق دیگر بروند، مشکلات حافظه کمتری گزارش کردند.

روزها ، هفته ها و ماهها با یکدیگر ترکیب شده اند و‌ما گرسنه تجربیات بدیع نگاه داشته اند، (مرجع: رابرت ریدر/گتی ایماژ)

عامل بزرگ دیگر، و در نگاه اول شگفت آورتری که این تحقیق نشان داد جنسیت بود. نظر سنجی نشان داد احتمال اینکه حافظه زنان بدتر شده باشد بیشتر از مردان است. چه چیزی می تواند دلیل این امر باشد؟ به نظر می رسد زنان به این دلیل در مورد خرابی حافظه رتبه بالاتری کسب می کنند که تغییرات منفی بیشتری را در شرایط کاری، روابط خود و میزان استرس تجربه می کنند. این با مطالعات دیگری که نشان داده است زنان بیشتر تحت تأثیر عوارض قرنطینه قرار می گیرند منطبق است.

کاترین لاودی همچنین از افراد خواست خاطره ای قابل توجه از زندگی خود در قرنطینه را توصیف کنند. احتمال زیادی می رفت که افراد خاطره مورد نظر را از اوایل آوریل 2020، یعنی زمان اولین قرنطینه در انگلستان انتخاب کنند تا از دوران قرنطینه های بعدی که طی کرده بودند. در پاسخ به این خواسته، پرسش شوندگان موضوعات ویژه ای از جمله گذراندن وقت در طبیعت، آغاز و پایان مانند مشاغل جدید، تولد، ترک مشاغل و مراسم تدفین به میزان بیشتری یادآوری و اظهار کردند. افراد همچنین انجام کارهای عادی را باتفاق دوستان و خانواده، اما به روشی غیر معمول توصیف می کردند. یکی از شرکت کنندگان در مورد بازی تنیس روی میز با مادرش در حالی که دستکش و ماسک پوشیده بود صحبت کرد. خبر خوب این است که این خاطرات به اصطلاح بریده-بریده ونامنسجم (اپیزودیک) بسیار مفصل و با جزییات بودند. لاودی نتیجه می گیرد: «من این را به عنوان نشانه ای از این که سیستم های حافظه چندان ” درهم ریخته ” نشده اند در نظر می گیرم، و بنظر می رسد مشکل فقط این باشد که حافظه ما در تمام موارد در کلیت خود کار نمی کند».

همه این ها نشانگر این هستند که وقتی زندگی دوباره شلوغ و پر مشغله شود، سرنخ ها و نشانه های قدیمی برای آنهایی که  نقص شناختی خاصی ندارند، دوباره احیا خواهند شد و خاطرات موثر و کارای ما باید بجای خود بازگردند. به زودی، مانند دیگر جنبه های این اوقات عجیب و غم انگیز، مشکل فراموشی های دوران کرونا هم از ذهن ما محو خواهد شد. 

مطالب مرتبط

1. برای گرفتن سرویس درمانی بهتر باید روایتگر خوبی از مشکلات سلامتی خود باشید

2. چگونه می‌توانیم “وضع عادی یا نرمال” را به روش جدید و بهتری باز تعریف کنیم تا به نفع خانواده‌ها و زنان باشد


این مطلب ترجمه ای است آزاد از مطلب منتشر شده در تاریخ  15th June 2021 در منبع زیر که توسط گروه مترجمانِ وب‌ سایت آینده تهیه شده و صرفا جهت آشنایی با نظرات مختلف منتشر می گردد؛ بازنشر آن بدون ذکر منبع مجاز نیست و پیگرد حقوقی خواهد داشت.


برای اطلاع از تازه ترین اخبار کانادا به کانال تلگرامیِ آینده بپیوندید:           https://t.me/AyandehCanada

***به نقل از: bbc.com

مطلب قبل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *