زوربای یونانی، روایتی از شور زندگی

“زوربای یونانی” به قلم نویسنده شهیر یونانی نیکوس کازانتزاکیس، به معنای واقعی کلمه کتابی است در ستایش زندگی! فردی تحصیلکرده و روشنفکر مآب که کرختی و سرمایی عمیق در درونش آرمیده، در قهوه خانه ای نشسته است که در پی یک ماجرای عجیب با قهرمان کتاب یعنی زوربا آشنا می شود. آتش زندگی که بی محابا از قلب این مرد تازه از راه رسیده که کارگر و معدنچی و ملوان و آشپز و یا اصلا به قول خودش همه کاره است، زبانه می کشید ، روشنفکر داستان را در بر می گیرد

زوربای یونانی، روایتی از شور زندگی

“زوربای یونانی” به قلم نویسنده شهیر یونانی نیکوس کازانتزاکیس، به معنای واقعی کلمه کتابی است در ستایش زندگی! فردی تحصیلکرده و روشنفکر مآب که کرختی و سرمایی عمیق در درونش آرمیده، در قهوه خانه ای نشسته است که در پی یک ماجرای عجیب با قهرمان کتاب یعنی زوربا آشنا می شود. آتش زندگی که بی محابا از قلب این مرد تازه از راه رسیده که کارگر و معدنچی و ملوان و آشپز و یا اصلا به قول خودش همه کاره است، زبانه می کشید و روشنفکر داستان را در بر می گیرد. در نتیجه تصمیم می گیرد که زوربا را در سفری که پیش رو دارد، همراه خویش سازد. کتاب داستانی جذاب و ساختار روایی  کِشنده ای دارد و خواننده را در همان صفحات اول درگیر خویش می سازد. خواننده به زودی و به راحتی با داستان احساس نزدیکی می کند و همذات پنداری عمیقی با قهرمان داستان یعنی زوربا پیدا می کند. به قول مترجم کتاب، زوربا روح اپیکوری-خیامی شدیدی دارد، ناملایمات زندگی را گردن نمی گیرد و در قبال بد بیاری ها، روحیه شاد و شنگول خود را از دست نمی دهد. اما هنگامی که نوبت به کار می رسد، چنان شیفته کارش (خواه هرچه که باشد) می شود که گویی جزیی از آن است. 

زوربا ارباب روشنفکر خود را “موش کاغذخوار” نام می نهد.  زوربا دشمن آشتی ناپذیر هر نوع نوستالژی و دلتنگی برای سرزمین ها، انسان ها و زمان های گذشته است. موسیقی می نوازد و چنان معشوقه ای سازش را ارج می نهد. او فرق خدا و شیطان را به درستی درک نمی کند. خود را مومنی برجسته نشان می دهد، اما پیوسته ارباب صومعه و اصحاب کلیسا را با انواع حیلت ها و معجزه های ساختگی دست می اندازد. در یک کلام زوربا تنها شور زندگی را ارج می نهد و بس.

نگارنده بر این باور است که خواندن این کتاب یک تجربه دلنشین و به یاد ماندنی است که آثار بلند مدت و عمیقی بر زندگی خواننده بر جای خواهد گذارد. حضرت حافظ در فرازی می فرماید” سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش “، از این رو خوانش این کتاب به راستی برای “مردمان سختگیر”ی مانند شخص نگارنده واجب است.

در پایان اگر قصد خواندن این کتاب بی نظیر را دارید، حتما ترجمه جناب محمد قاضی نشر خوارزمی را انتخاب نمایید. مترجم توانمند کتاب، جناب محمد قاضی، ظرایف و لطایف زبان پارسی را به راستی استادانه در ترجمه این کتاب به کار گرفته است و شخصیت خودش نیز دست کمی از یک زوربای راستین ندارد، پس حتما مقدمه کتاب را نیز فراموش نکنید. 

دکتر مقداد خزایی

مطلب قبل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *