ما انسانها مسائل مان را با پیچیده تر کردن آنها حل می کنیم، حتی وقتی اینکار به ضرر خودمان باشد

این گرایش ممکن است پیامدهای گسترده ای به ویژه در حوزه سیاست های عمومی داشته باشد

ما انسانها مسائل مان را با پیچیده تر کردن آنها حل می کنیم، حتی وقتی اینکار به ضرر خودمان باشد

نگاهی به تصویر بالا بیندازید. وظیفه شما این است که کاری کنید مربع ها در تصویر از چپ به راست و از بالا به پایین کاملاً متقارن باشند. برای این کار می توانید رنگ هر مربع را از آبی به سفیدیا بالعکس تغییر دهید. هدف این است که این کار را با استفاده از کمترین تغییر رنگ ممکن انجام دهید.

ساده‌ترین راه‌حل – و راه‌حل صحیح – آن است که رنگ چهار مربعی که در گوشه بالا و سمت چپ تصویر قرار دارند را از آبی به سفید تغییردهید. اما وقتی گروهی از محققان در یک آزمایش این معما را پیش روی صدها داوطلب قرار دادند، نیمی از آنها موفق به حل مساله نشدند.

شرکت‌کنندگان در آزمایش بجای راه‌حل ساده تصمیم گرفتند که سه گوشه دیگر تصویر را برای مطابقت با گوشه بالا و سمت چپ به رنگ آبی درآورند. آنها با این کار به‌جای ساده کردن تصویر  پیچیدگی بیشتری به آن اضافه کردند و با اینکار مجبور شدند تعداد خانه‌های بیشتری را تغییر رنگ بدهند که برخلاف دستورالعمل داده شده برای حل مساله بود.

محققان می‌گویند این آزمایش و آزمایش‌های دیگری که اخیرا در نشریه نیچرمنتشر شده مسئله‌ای بنیادی در مورد روان انسان را آشکار می‌کند؛ اینکه ما انسان ها تمایل داریم بجای حل  مسائل از طریق ساده کردن و حذف پیچیدگی‌ها، آنها را با روش ترکیب چیزها با یکدیگر و بوجود آوردن پیچیدگی بیشتر حل کنیم. حتی اگر این کار برخلاف منفعت ما باشد.

این گرایش ممکن است پیامدهای گسترده ای به ویژه در حوزه سیاست های عمومی داشته باشد.

نویسندگان مقاله می گویند که ” تمایل به چشم‌پوشی از تقلیل و ساده‌سازی مساله‌ها ممکن است دلیل بسیاری ازجنبه‌های پرهزینه زندگی مدرن باشد. مثلا ذهن‌ها و برنامه‌های کاری که بیش از اندازه با مشغله‌های کوچک و بزرگ تلنبار شده‌اند، مقررات و قوانین دست‌وپاگیر در سازمان‌ها و دست‌اندازی بشر بر عواملی که شرایط زندگی ایمن را بر روی کره زمین تضمین می‌کنند، همگی ممکن است از این تمایل سرچشمه بگیرند.”

مساله ای تصویری که در ابتدای مطلب به آن اشاره شد یکی از هشت آزمایش گزارش شده در مقاله نشریه نیچر بود. در آزمایشی دیگر از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا سقف لرزان یک سازه اسباب‌بازی ساخته شده با قطعات لگو (Lego) را با اضافه کردن یا حذف قطعات  پایدار کنند. در این مساله آسانترین راه‌ حل این بود که یک قطعه را جدا کنید و اجازه دهید سقف صاف روی تکیه گاه قرار بگیرد. اما فقط 40 درصد از شرکت‌کنندگان این کار را انجام دادند. دیگران قطعاتی را برای نگهداری سقف به سازه اضافه کردند در حالی که این کارشان باعث می‌شد از مبلغ پولی که برای انجام این آزمایش دریافت می‌کردند، کاسته شود.

هنگامی هم که به صراحت به افراد گفته شد که حذف قطعات (برعکس اضافه کردن قطعات) بدون امتیاز مالی محسوب شده و هیچ تأثیری بر پول دریافتی آنها نمی‌گذارد بازهم درصد شرکت‌کنندگانی که راه‌حل کاهنده/ساده‌کننده را برگزیدند فقط 20 درصد افزایش یافت. الگوهای رفتاری مشابهی در آزمایش‌های متنوع دیگری که در این زمینه انجام گرفت مشاهده شد.

به نظر نویسندگان مقاله نشریه نیچر توضیحات مختلفی وجود دارد که چرا ممکن است در هنگام حل مساله ما افزودن به پیچیدگی را به ساده کردن و کم کردن ترجیح دهیم. مثلاًممکن است علت این پدیده آن باشد که ذهن ما مفاهیم “بیشتر” و “بالاتر” را تداعی‌کننده  مفاهیم ارزشی “مثبت” و “بهتر” در نظر می‌گیرد. دربسیاری از زمینه‌ها بابت خلق یک چیز بسیار راحت‌ تر شناخته می شویم و به حساب می‌آییم تا بخاطرحذف چیزی.

این امر به ویژه در سیاست می‌تواند صادق باشد. دونالد مونیهان، استاد دانشکده سیاست عمومی McCourt درجورج تاون که دراین تحقیق مشارکت نداشت درایمیلی می‌نویسد: “بسیاری ازعمده‌ترین سیاست‌های ما از یک پیچیدگی خزنده صدمه می بینند.”

زمینه تحقیقات مونیهان بررسی آن نوع مشکلات اداری است که مردم در هنگام ارتباط با سازمان‌ها و نهادهای حکومتی با آن مواجه می‌شوند. از جمله این مشکلات می‌توان به ایجاد صف‌های طولانی در ادارات راهنمایی و رانندگی یا پیچیدگی فرم‌های ثبت‌نام در برنامه‌های دولت فدرال اشاره کرد. اواشاره می‌کند که گرایش‌های معطوف به افزودن پیچیدگی که درمقاله نشریه نیچر به آن اشاره شده ممکن است بوجود آورنده بخشی از این مشکلات باشند.

وی در ایمیل خود اضافه می‌کند: در حوزه سیاست‌ گذاری‌ های عمومی جهت‌گیری جا افتاده ای نسبت به ایجاد و اضافه کردن بر مبنای مبانی قبلی وجود دارد.” بخشی از این جهت‌گیری به‌ سادگی با هدف اجتناب از تعارض صورت می‌گیرد؛ حذف کردن سیاست‌ها غالباً مستلزم سر و کله‌ زدن با کسانی است که از آن سیاست‌ها نفع می‌برند و این مساله معمولا می‌تواند به سرعت روال بررسی یک طرح یا قانون را از مسیر خود خارج کند.

لیدی کلوتز یکی ازمحققان این پروژه و نویسنده کتاب تازه منتشر شده 
                                                                                                                                            Subtract: The Untapped Science of Less    
خاطرنشان می‌کند حجم مستند
                                                                                                                                                   The Code Of Federal Regulations
که شامل متن تمام قوانین ومقررات مصوب سازمان‌های دولتی فدرال است – بسیار افزایش پیدا کرده و از ده هزار صفحه در دوران ترومن امروز به بیش از صد و هشتاد هزار صفحه رسیده است.

این دسته از فاکتوئیدها [1]  غالباً مبنای استدلالهای محافظه کارانه و آزادیخواهانه درباره اتلاف و اصراف بیش از اندازه منابع در دولت هستند.

طبق مطالعه ای که مرکز مرکاتوس درسال 2016 انجام داده است؛ ” تدوین مقررات در طول زمان منجر به ایجاد قوانینی تکراری، منسوخ، مغایر و حتی متناقض میشود و تعدد محدودیت های نظارتی فرایندهای تصمیم گیری شرکتهای فعال در اقتصاد را پیچیده و نابهنجار میکند.”

دیدگاه مونیهان اما در این‌رابطه کمی متفاوت است. او می‌گوید: “من مایلم که سیاستگذاران بی‌ وقفه فرآیندهای موجود را بررسی کنند و ببینند آیا راه‌های ساده‌تری (ازمنظرعموم) برای دستیابی به اهداف این فرآیندها وجوددارد. البته این بدان معناست که برخلاف دیدگاه لیبرال‌ها ممکن است در برخی موارد لازم باشد سرمایه‌گذاری بیشتری در ظرفیت دولت صورت بگیرد.”

مونیهان به برنامه بازنشستگی تأمین اجتماعی به عنوان نمونه ای از “یک برنامه بزرگ و پیچیده نام می برد. این برنامه به شکلی طراحی شده است که بازنشستگان احساس راحتی کنند”.

نویسندگان مقاله نیچر تاکید دارند که یافته‌های آنها به این معنی نیست که از منظر سیاست‌گذاری افزودن به پیچیدگی همواره زیان‌ بار است. کلوتز تاکید می‌کند؛  “نتیجه‌ گیری ما این است که مردم به طور سیستماتیک از کم کردن و ساده‌سازی چشم‌ پوشی می‌کنند. اما این به معنی آن نیست که کم کردن همیشه بهترین روش است. کم کردن و اضافه کردن روش‌های مکمل یکدیگر به هنگام تلاش برای بهبود امور هستند. بنابر این وقتی پای حوزه قانون‌گذاری به میان می‌آید ما فقط می خواهیم اطمینان حاصل کنیم که سیاست‌گذاران تمام گزینه‌ها را در نظرمی‌گیرند.”

مقالات مرتبط : 

با استفاده از تحلیل VRIO پایداری کسب و کار خودتان را در رقابت بازار ارزیابی کنید



پانوشت‌ها:
[1] شاید نتوان در فارسی معادل دقیقی برای factoid (فَکتوید) نام برد. اصطلاحِ فَکتوید اولین بار توسط نورمن مِیلر نویسنده‌ی آمریکایی ابداع و به کار گرفته شد. او فَکتوید را اینطور توصیف کرد:
«برخی واقعیت‌ها که در روزنامه منتشر می‌شوند؛ بی‌آنکه پیش از آن وجود داشته باشند.»
روزنامه‌ی واشنگتن‌تایمز معنای فَکتوید را از قولِ مِیلر اینطور بیان می‌کند:
«چیزی که مانند یک واقعیت به نظر می‌رسد؛ می‌تواند یک واقعیت باشد؛ اما در واقع، واقعیت نیست.»
البته توصیف بالا در ساختار واژه نیز مشهود است. واژه‌ی factoid از fact به همراه پسوند oid تشکیل شده (fact+oid). پسوندِ oid در انگلیسی به معنی «شبیه به چیزی، ولی متفاوت از آن» به کار می‌رود.
همچنین در بیانِ دیگری از فَکتوید اینطور آمده:
«چیزی که به طور گسترده به عنوان واقعیت پذیرفته شده؛ اگرچه احتمالاً نادرست است.»
با این بیان، شاید معنای فَکتوید به «شایعه» نزدیک باشد. البته شایعه به معنای منفیِ آن؛ یعنی خبرهای بی‌اصل و نادرست. اما فَکتوید در کاربرد جدیدترِ آن، در معنای دیگری نیز به کار می‌رود:
«یک تکه‌ی جالب و کوچک از اطلاعات که از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار نیست.»
حجم زیادی از اخبار و اطلاعات که هر روز در اینستاگرام و توییتر و خبرگزاری‌ها می‌بینیم و می‌شنویم، از مصادیق همین تعریف آخر هستند. تکه‌های اطلاعاتیِ کوچک و جالب و البته بی‌ارزش که می‌توانند در میان عده‌ی زیادی نیز شایع و منتشر شوند. همچون یک ویروس.
آن زمان که نورمن مِیلر، فَکتوید را به کار برد، شبکه‌های اجتماعی دیجیتال رایج نبود. اما امروز هست و فَکتویدها بیش از پیش و بیش از آنچه فکر می‌کنیم به ما نزدیک‌اند. در همین صفحه‌ی نمایش، هر روز در زیر انگشتان ما هستند. ویروس‌هایی که با همین انگشت‌هایمان لمس‌شان می‌کنیم و می‌توانند به تدریج، ذهن و روان ما را بیمار کنند. مراقب انگشت‌هایمان باشیم که ویروسی نشود. به‌ویژه این روزها که از در و دیوار ویروس می‌بارد.
نقل از لینک:https://bit.ly/3eu1TSY


این مطلب توسط گروه مترجمانِ وب‌ سایت آینده تهیه شده است؛ بازنشر آن بدون ذکر منبع مجاز نیست و پیگرد حقوقی خواهد داشت.

برای اطلاع از تازه ترین اخبار کانادا به کانال تلگرامیِ آینده بپیوندید:           https://t.me/AyandehCanada

***

عبارت‌های کلیدی:

نشریه نیچر – متقارن – محققان  – قطعات  – تقلیل – مفاهیم ارزشی – جورج تاون – تحقیق مشارکت – تعارض – فاکتوئیدها – محافظه کارانه – آزادیخواهانه – واشنگتن‌تایمز به نقل از: lashgarinotes.ir

مطلب قبل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *